۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

تفاوت

نوع اول:توی زندگيم هميشه سعی کردم روی پای خودم باشم . از سال اول دانشگاهم یا حتی قبل ترش توی فکر کار پیدا کردن بودم . با تدريس خصوصی برای دوست و آشنا شروع کردم تا اينکه توی آزمون بانک قبول شدم و از سال دوم دانشگاه شدم کارمند بانک . به خاطر کار درسم هم ديرتر از بقيه تموم شد . چه اعصاب خوردی هايی که سر مرخصی دادن و ندادن رئيسم و نمره دادن و ندادن استاد دانشگاهم کشيدم . زمانی که همه همدانشگاهيام باهم می گفتن و می خنديدن و قرار سینما و گردش می ذاشتن من بايد بدو بدو ميومدم و بدو بدو می رفتم سر کار تا مرخصی ساعتيم تموم نشه . از وقتی که رفتم سر کار مخارج دانشگاهم با خودم بود . انگار عذاب وجدان می گرفتم که از خانوادم چيزی بخوام که برام بخرن . البته مامان و بابای مهربونم هم در حدتوانشون هيچوقت برام کم نذاشتن . اما من اينجوری بزرگ شدم . بعد از ازدواجم هم تا يکسال درس و کار و خونه و شوهر داری همه باهم قاطی شده بود . تا بعد از تموم شدن درسم به يه ثباتی رسيد . صيح های زود سرکار رفتن و عصری برگشتن و به کارای خونه رسيدن و آخر هفته هم کارای باقيمونده و مهمونی رفتن و کمی به زندگی رسيدن . مدل زندگی من هميشه اينجوری بوده .

نوع دوم :بعضی از اطرافيانم ولی اصلا در فکر کار نبودن با وجوديکه وضع مالی خانوادشون از ما بهتر نبود وليکن تمام خرج دانشگاه و خريد جهاز و لباس و قر و فر و بريز و بپاششون با مامان و بابا جونشون بود. وقتی هم که شوهر کردن باز هم توی خونه موندن و با ناز و ادا خواستن که درس بخونن ولی نه براي اينكه بتونن فرصت شغلی بهتری داشته باشن ! مهمونی های زنونه و بريز و بپاششون به راه بود. خلاصه که شوهره از صبح میره دنبال کار و خانوم واسه خودش می گرده و مهمونی زنونه و کلاس زبان و آرايشگاه و هر کاری که دوست داره هم برقراره .اين هم يه جورشه .

خلاصه که من به خاطر کار کردنم خيلی از خوشگذرونی ها رو از دست دادم ولی در ازاش چيزای ديگه ای بدست آوردم که شايد شخصی از نوع دوم دلش بخواد که جای من باشه . خدايا شکرت اما من بعضی وقتا خيلی دلم می خواد که از نوع دوم باشم .

نظر شما چيه ؟

۲ نظر:

آورا گفت...

man ham daghighan az sale dovome daneshgah ham kar kardam va ham dars khoondam . daghighan mifahmam chi migi.
man fekr mikonam raveshe zendegie har kas entekhabe khodeshe va nemishe moghayese kard. ama gahi didane sharayet ham mitoone entekhabe adam naghsh dashte bashe

ناشناس گفت...

ghazal joon
fekr konam ageh bekhayam nesbat begirim kheili ha az noe dovom hastan. man ham vaghti iran ham buda az noe aval budam, vali faghat kharje daneshgaham ba man nabud. vali man ham bodo bodo az daneshgah be kaar budam.