۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

سفر

اين آخر هفته به جاي دو روز سه روز تعطيلي داشتيم يعني دوشنبه هم تعطيل بوديم و به قول خودشون long weekendبود . ما هم از فرصت استفاده كرديم و چهار نفري رفتيم مسافرت به كلگري و بعد از اون هم يه شهر كوهستاني به نام Banff. خيلي خوب بود . هواي عالي و طبيعت قشنگ . توي اين مسافرت من يه چيزايي فهميدم :
1-من عاشق شوهرم هستم .
2- نبايد موقع بستن در كاپوت ماشين اون رو محكم ول كرد تا ديگه باز نشه و نشه در اول مسافرت روغن ماشين رو چك كرد و توي شيشه شور ماشين آب ريخت . ( اميدوارم كه امروز حميد بتونه در كاپوت رو باز كنه ) . خدايا شكرت كه در طول مسافرت نيازي به باز كردنش نشد .
3- يكي از لذت هاي زندگي غذا دادن به حيوونهاست . مخصوصا اردك ها .
4- اگه طبيعت همراه با دريا يا درياچه و يا حتي رودخونه باشه من بيشتر ازش لذت مي برم .
5- بعد از پنج شش ماه زندگي كردن توي اين شهر بهش عادت كردم و وقتي از مسافرت برمي گردم احساس مي كنم كه به خونه برگشتم .
6- كانادايي ها خيلي كوه نديده هستن .
7- طبيعت ايران خيلي قشنگه ولي رسيدگي نميشه و امكان استفاده از اون وجود نداره . اين واقعا باعث تاسفه .
8- برادر من و خانومش خيلي خوش سفر هستن .
9- دوربين ديجيتال سوني براي كسايي كه نمي خوان عكساي حرفه اي بندازن بهترين دوربينه و اگه در حالت اتوماتيك هم گذاشته بشه در هر شرايطي عكسهاي خيلي با كيفيتي ميده
10- لزوما توي هر رستوران ايراني كه بري فرهنگ ايراني هم نمي بيني و احساس راحتي نمي كني .
11- بايد خودمو لاغر كنم .
12- هيچي جاي مسافرت همراه همه خانوادم به شمال رو نمي گيره .

۱ نظر:

asal گفت...

wowwwww!!!!bavaram nemishe to begi ghaza dadan be HEYVOONA yeki az lezataye zendegiye?!!!!!!!
kheyli haal kardam!:-)